اصلاح گربیدار اصلاح گربیدار؛ آشنایی با بعضی ازنظرات اصلاحی حضرت آيت الله سید جوادسید فاطمي درسطح جامعه اسلامی تحت زعامت ولایت فقیه زمان امام خامنه ای دام ظله به همراه بیاناتی از حضرت امام خمینی (ره ) مقام معظم رهبری ( مدظله ) و مراجع تقلید زیدعزهم

عالم ربانی ؛ آشنایی با سیره عملی و اخلاقی ومعنوی

صحبت به میان آوردن از بزرگ مردی که عمر شریف خود را در راه عبودیت خداوند و حفظ و ترویج دین الهی و پیروی حقیقی از قرآن و اهل بیت طی نموده است، آن مهذب و متقی،آن سالک الی الله آن صاحب ملکات الهیه کار بسیار مشکل و شاید ناممکن باشد. ولیکن برای آنکه چراغ راه حال و آینده باشد و در جهت الگوگیری از آن بزرگوار مطلبی چند از سیره شان که برنگارندگان این مطلب(عبدالصالح) در طی بیش از سالها بهره بردن از جلسات درس فقه ؛ شرح من «یحضره الفقیه علامه مجلسی(ره) و لمعه ،تفسیر قرآن کریم، اصول عقاید، در حالات و مسکنات، بیاناتشان، پرسش و پاسخ هایمان،نوشتارها، شرکت در نماز جماعت آن معظم له و ... که(اساس آنها طبق آیات و سنت اهل بیت عصمت و طهارت(س) و گفتار و حالات بزرگان دین است ثابت شده و مکشوف می باشد نکاتی چند آورده شده است:

در بیان مراجع تقلید و فقهاء

حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) : ایشان در تقریظشان بر معظم له چنین آورده اند (لازم به ذکر آن که ترجمه متن در اینجا آورده شده و متن نامه در بخش ضمائم همین نوشتار آمده است): 
«بنام خداوند بخشنده بخشایشگر حمد می کنیم خدا را که به ما اجازه داده روایت نعمت های بزرگ و حدیث گفتن به نعمت هایش ، صلوه و سلام بر افضل آن کسانی که از خدا خبر آورده به ما و روایت کرده ، و صلوات بر فرزندانش که از پیغمبر روایت کرده اند  

شهید در سوره مبارکه آل عمران از کتاب شهید و برترین آنان

شهید در سوره مبارکه آل عمران از کتاب شهید و برترین آنان به قلم حضرت آيت الله سید جوادسید فاطمي  دام ظله:در این سوره مبارکه از آیه 121 تا شصت ایه، یعنی تا آیه 181 درباره جنگ احد است که در خلال بیان وقایع جنگی احکام متنوع دیگری را بتناسب، مانند شهادت و غیره بیان می دارد. 

شهید در سوره مبارکه آل عمران از کتاب شهید و برترین آنان

 

شهید در سوره مبارکه آل عمران از کتاب شهید و برترین آنان به قلم حضرت آيت الله سید جوادسید فاطمي  دام ظله:
در این سوره مبارکه از آیه 121 تا شصت ایه، یعنی تا آیه 181 درباره جنگ احد است که در خلال بیان وقایع جنگی احکام متنوع دیگری را بتناسب، مانند شهادت و غیره بیان می دارد.
یک مقدمه کوتاه : قریش از هجرت محمد(ص) و یارانش بمدینه سخت در غضب بود و آنان را گروهی یاغی می پنداشت که محکوم به قتل و اعداد کرده بود و همچنین نسبت به اهل مدینه که آنان را جاه و پناه داده بودند بهمین جهت همواره تهدیدشان می کردند، بنابراین بر مسلمانان و اهل مدینه لازم بود که حالت دفاعی بخود بگیرند در حالیکه پیغمبر(ص) در رأس آنان بود مضافا به اینکه داعی بردین وموسس حکومت دینیه و فرمانده لشکر نیز بودند، و همین معنی منجر شد به غزوات و جنگهای پشت سرهم که خود پیغمبر(ص) در نه غزوه شخصا حضور داشت و شرکت نموده وهمین جنگها موجب انتشار سریع اسلام شد که در تاریخ بیسابقه بود، اولین جنگ وقعه بدر سپس احد سپس غزوات پشت سرهم، اینک آیات :
وَ اِذ غَدَوتَ مِن اَهلِکَ تُبَوِّیُ الُمومِنینَ مَقاعِدَ لِلقِتالِ وَ اللهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (121).
و زمانیکه صبحگاهان از میان خانواده خود بیرون رفتی برای انتخاب اردوگاه جنگ(دراحد) برای مومنان و خداوند شنوا و دانا است(121 ) .
اِذهَمَّت طائِفَتانِ مِنکُم اَن تَفشَلا وَاللهُ وَ لِیُّهُما وَ عَلیَ اللهِ فَلیَتَوکَّلِ المُومِنُونَ (122).
زمانی که دو طائفه از شما تصمیم گرفتند که سستی نشان دهند و خداوند پشتیبان آنها بود و برخدا باید توکل کنند افراد با ایمان(122) .
وَ لَقَد نَصَرَکُمُ اللهُ بِبَدرٍ وَ اَنتُم اَذِلَّهٌ فَاتَّقوا اللهَ لَعَلِّکُم تَشُکُرُونَ (123) .
و حقا یاری کرد خدا شما را در «پدر» در حالیکه شما ناتوان بودید پس خدا را مراعات کنید و از مخالفتش بپرهیزید تا شکر نعمت او را بجای آورده باشید(123) .
اِذ تقُولُ لِلمُومِنینَ اَلَن یَکفِیَکُم اَن یُمِدَّکُم رَبُّکُم بِثَلاثِه الافٍ مِن المَلائِکهِ مُنزلینَ (124) .
آنوقت که مومنان را میگفتی آیا کافی نیست شما را که یاریتان کند پروردگارتان با سه هزار از فرشتگان فرو آینده(124) .
بَلی اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا وَ یَاتُوکُم مِن فَورِهِم هذا یُمِددکُم رَبُّکُم بِخَمسهِ الافٍ مِنَ المَلائِکهِ مُسَوِمینَ (125) .
آری بنابر اینست، امروز هم اگر استقامت نبوده و تقوی پیشه کنید و دشمن بهمین زودی بسراغ شما بیاید کمک می کند شما را پروردگارتان به پنج هزارنفر از فرشتگان که نشانه های مخصوص دارند(125) .
وَ ما جَعَلَهُ اللهُ اِلاّ بُشری لَکُم وَ لِتطمَئِنَّ بِه قُلُوبُکُم وَ مَا النَّصُر اِلاّ مِن عِندِ اللهِ العَزیزِ الحَکیمٍ(126) .
و قرار نداده است آن را خداوند مگر برای بشارت برای شما و برای اینکه خاطر شما به آن مطمئن باشد وگرنه یاری و کمک تنها از جانب خداوند توانای حکیم است(126) .
لِیقطَعَ طَرَفاً مِنَ الّذینَ کَفَروا اَویَکّبتَهُم فَیَنقَلِبوا خائِبینَ (227) .
این بخاطر آنست که قسمتی از پیکر لشکر کافران را قطع کند یا آنها را با زور ذلت بازگرداند تا مایوس و ناامید بازگرداند(127) .
لَیسَ لَکَ مِنَ الاَمرِ شَیئیٌ اَویَتُوبَ عَلَیهِم اَویُعَذُبَِهُم فَاِنَّهُم ظالِمُون(128).
هیچگونه اظهارنظری برای تو نیست مگر اینکه خودش آنها را ببخشد یا مجازات کند چه آنها ستمگرند(128).
وَ لِلهِ ما فِی السَّمواتِ وَ ما فیِ الاَرضِ یَغفِرُ لِمَن یشاءُ وَ یُعَذّبُ مَن یَشاءُ وَاللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ(129).
آنچه در آسمان و زمین است از آن خداست، هرکس را بخواهد می بخشد و هرکس را بخواهد مجازات می کند و خداوند آمرزنده و مهربان است(129) .
سپس در آیات نهگانه ذیل مومنان را بمسارعه در نیکیها تشویق می کند که در راه خدا نهان و آشکار انفاق نموده و کظم غیظ و عفو از مردم را که جمله احسان و خیر در اجتماع شامل آن خصال است پیشه خود نمایند و این قبیل خصلتهای نیک است که حیات و زندگی اجتماعی به آن بستگی دارد و از لوازم آن انفاق و احسان ترک ربا می باشد چه ربا گرفتن از بزرگترین آفت ها و ضد چنین انفاقها و احسانها است بهمین جهت با نهی از اکل ربا شروع می کند:
یا اَیُّهَاالّذینَ امَنُوا لاتَکُلُوا الّرِبا اَضعافاً مُضاعَفَهً وَ اتَّقوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ (130) .
ای کسانی که ایمان آورده اید ربا را چند برابر نخورید و از مخالفت خدا بپرهیزید تا مگر رستگار شوید(130) .
وَ اتَّقوا النّارَ الّتی اُعِدَّت لِلکافِرینَ (131) .
و بپرهیزید از آتشی که برای کافران آماده شده است ( 131) .
وَ اَطیعُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ (132) .
و اطاعت کنید خدا و پیغمبر را تا مگر مشمول رحمت گردید(132).
وَ سارِعُوا اِلی مَغفِرهَ مِن رَبِکُم وَ جَنَّهٍ عَرضُها السَّمواتِ وَالاَرضِ اُعِدَّت لِلمُتَّقینَ(133).
و از هم سبقت گیرید برای  رسیدن به آمرزش پروردگار خود و بهشتی که وسعت آن آسمانها و زمین است و برای تقوی پیشه گان آماده شده (133).
الّذینَ یُنفِقُونَ فِی السَّراءِ وَ الضَّراءِ وَالکاظِمینَ الغَیظَ والعافینَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ المُحسِنینَ (134).
آنانکه در وسعت و پریشانی انفاق می کنند همانها که خشم را فرو می خوند و صاحبان گذشته از خطاهای مردم و خدا نیکوکاران را دوست دارد(134).
وَالّذینَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَهً اَوظَلَمُوا اَنفُسَهُم ذَکَروُ اللهَ فَاستَغفَروُا لِذُنُوبِهِم وَمَن یَغفِرُالذُّنُوبَ اِلاّ اللهُ وَ لَم یُصُّرِوا عَلی ما فَعَلوُا وَ هُم یَعلَمُونَ(135).
و آنها که چون مرتکب عمل زشتی شوند یا بخود ستم کنند خدا را یاد می کنند و برای گناهان خود طلب آمرزش می کنند، و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد و اصرار برکرده خود نمی کنند در حالی که می دانند(135) .
اولئِکَ جَزاءُهُم مَغفِرَهٌ مِن رَبّهِمِ وجَنّاتٌ تَجری مِن تَحتِها الاَنهارُ خالِدینَ فیها وَ نِعمَ اَجرُالعامِلینَ (136).
آنان هستند که پاداششان آمرزشی است از پروردگارشان وباغستانهائی که از زیر آنها نهرها جاریست جاودانه در آنها می مانند و چه پاداش نیکی است بر آنان که کار کردند(136).
در آیات فوق راجع به جنگ احد سخن گفت سپس واقعه بدر را خاطر نشان کرد که در آن نصرت و پیروزی نوشته شده بود با وجود کمی عده در آیات ذیل و همچنین آیات بعدی مومنان را به سلیقه های خداوندی متذکر می سازد و اینکه هرکس طبق سلیقۀ او قدم بر دارد او را به سعادت می رساند و هرکس منحرف شود گمراه گردد، و اینکه بدانند حق ناچار بر باطل چیره خواهد شد ولو اینکه باطل را در اول صولت وجولتی بشود، چنین گفته خداوند: « وَلقَد سَبَقَت کَلِمَتُنا لِعِبادِناَ المُرسَلینَ 171- اِنَّهُم لَهُمُ المَنصُورون 172- وَاِنَّ جُندَنا لَهُمُ الغالِبُونَ 173- الصافات 37.
و در سوره انبیاء آیه 105. «وَلَقد کَتَبنا فی الزّبُورِ مِن بَعدِ الذِکرآنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ .
قَد خَلَت مِن قَبلِکُم سُنَنٌ فسیروا فِی الارضِ فَانظُروا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ المُکَذِبینَ(137).
گذشت پیش از شما سنتهائی این شمائید که باید در روی زمین گردش کنید و ببینید سرانجام مکذبین چگونه بود(137).
هذا بیانٌ لِلنّاسِ وَ هُدیَّ وَ مَوعِظَهً لِلمُتَّقینَ (138) .
و هدایت و اندرزی است برای پرهیزکاران(138).
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحزَنُوا وَ اَنتُمُ الاعلَونَ اِن کُنتُم مُومنینَ (139).
سست مگردید و غمین مشوید و شما هستید برتر اگر ایمان داشته باشید(139).
اِن یَمسَئکُم قَرٌح فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ وَ تِلکَ الاَیامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ وَ لِیَعلَمَ اللهُ الّذینَ امَنوا وَ یَتَّخِذَ مِنکُم شُهَداءَ وَ اللهُ لا یُحِبُّ الظالِمینَ(140).
اگر بشما جراحتی رسیده به آن جمعیت نیز جراحتی همانند آن وارد گردید و این روزها را در میان مردم می گردانیم ... و تا افرادی که ایمان آورده اند شناخته شوند و خدا از شما شهدائی بگیرد و خداوند دوست ندارد ظالمان را(140) .
وَ لِیُمَحّصَ اللهُ الذینَ امَنُوا وَ یَمحَقَ الکافِرینَ (141).
و تا خداوند افراد با ایمان را خالص گرداند و کافران را تدریجا نابود سازد(141).
در آیه 140 ضمن تسلیت بزخمیها اشاره به یک سلیقه الهیه می نماید و آن اینکه خداوند خود قادر است بر انتقام از کفار لیکن این کار را بدست شما و تحت فرمان جنگ و جهاد انجام می دهد تا شما آزموده شوید، امتحان شوید، در میدانهای جنگ ساخته شوید و حماسه ها بیافرینید و از شما عده ای بمقام رفیع شعادت نائل شوند و در کل شایستگی دخول در باغستانهای رحمت حق«بهشت» را حیات نمائید، همچنانکه این معنی را بوضوح در سوره 47 «محمد» ضمن آیات 4 الی 6 بیان می دارد و در این زمینه است آیات ذیل با راهنمائی به عوامل سعادت در دنیا و آخرت .
اَم حَسِبتُم اَن تَدخُلُوا الجَنَّهَ وَ لَمّا یَعلَمِ اللهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنکُم وَیَعلَمَ الصابِرینَ(142) .
آیا چنین پنداشتید که شما وارد بهشت خواهید شد در حالیکه هنوز خدا مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است(142).
وَ لَقَد کُنتُم تَمنَّونَ المَوتَ مِن قَبلِ اَن تَلقَوهُ فَقَد رَاَیتُمُوهُ وَ اَنتُم تَنظُروُنَ (143).
و این شما بودید که (پس از جنگ بدر) تمنای مرگ را پیش از آنکه با آن روبرو شوید می کردید سپس آن را با چشم خود دیدید در حالیکه داشتید نگاه می کردید(143).
وَما مُحَمَّدِ الاّ رَسُولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِه الرّسُلُ اَفَاِن ماتَ اَوقُتلَ انقَلَتُم عَلی اَعقابِکُم وَ مَن یَنقَلِب عَلی عَقِبیهِ فَلَن یَضُرَّاللهَ شَیئاً وَ سَیَجزِی اللهُ الشّاکرینَ(144).
و محمد نیست مگر فرستاده شده و پیش از او رفتند فرستادگان دیگری آیا اگر بر فرض او مرد یا کشته شد شما به اعقاب خود برگشتید هرکس بعقب بازگردد هرگز ضرری بخدا نمی زند و بزودی خداوند شاکران را پاداش خواهد داد(144).
وَما کانَ لِنَفسٍ اَن تَموتَ اِلاّ بِاذنِ اللهِ کِتاباً مُوجَّلاً وَ مَن یُرِد ثَوابَ الدُّنیا نُوءتِه مِنها وَ مَن یُرِد ثَوابَ الاخِرهِ نُوته مِنها وَ سَنَجزِی الشّاکِرینَ (145).
وَکَاَیّن مِن نَبِیّ ٍ قاتَلَ مَعَهُ رِبِیُّونَ کَثیرٌ فَما وَ هَنُوا لِما اَصابهُم فی سبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ ما استکانُوا واللهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ (146).
وچه بسیار پیامبرانی که بهمراه آنان مردان الهی فراوانی جنگیدند و هیچگاه سست نشدند در برابر آنچه در راه خدا به آنها می رسید و ناتوان نگردیدند و تن به تسلیم ندادند و خداوند صابران را دوست دارد(146).
وَما کانَ قَولَهُم اِلاّ اَن قالُوا رَبَّنَا اغفِرلَنا ذُنُوبنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَثَبِت اَقدامَنا وَ انصُرنا علیَ القَومِ الکافِرینَ (147).
و نبود گفتار آنها مگر اینکه می گفتند : پروردگارا گناهان ما را ببخش واز تندروی ما در کارمان صرفنظر کن، قدمهای ما را ثابت بدار و ما را پیروز گردان بر گروه کافران (147).
فَاَتاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَ حُسنَ ثَوابِ الاخِرَهِ و اللهُ یُحِبُّ المُحسنینَ (148).
لذا خداوند پاداش اینجهان و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد و خداوند دوست دارد نیکوکاران را (148) .
می گفتند : بگروه خود به پیوندید، برگردید به دین خود، چه دیدید که محمد هم مثل سایر مردان عادی یک روز جنگ بنفع او و روز دیگر بضرر او شد، خداوند تبارک و تعالی مومنان را از توجه و تبعیت آنان نهی می فرماید:
یا ایُّها الّذینَ امَنوا اِن تُطیعُوا الّذینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُم عَلی اَعقابِکُم فَتَنقَلِبُوا خاسِرینَ(149)
ای کسانی که ایمان آورده اید اگر اطاعت کنید از کسانی کافر شده اند شما را باعقاب خود باز می گردانند و سرانجام زیانکار خواهید شد(149).
بَلِ اللهُ مَولاکُم وَ هُوَ خَیرُ النّاصِرینَ (150) .
بلکه خدا است که سرپرست و تکیه گاه شما است و او بهترین یاوران است(150) .
سَنُلقی فی قُلُوبِ الّذین کَفَروا الرُّعبَ بِما اَشرکُوا باللهِ مالَم یُنَزّل بِه سُلطاناً وَ مَاویهُمُ النّارُ وَ بِئسَ مَثوَی الظالِمینَ (151).
بزودی در دلهای کافران رعب و وحشت می افکنیم بخاطر اینکه شریک قرار داده اند بخدا آنچه را که نازل نکرده به آن برهان و سلطانی و جایگاه آنها آتش است و چه بد است جایگاه ستمگران(151).
پس از نهی از اطاعت غیرخدا و بیان اینکه فقط اوست مولای شما، اوست کمک و یار شما در آیات ذیل نمونۀ از یاریش را بیان می دارد، در ضمن به شکستی که در خلال جنگ مواجه شدند اشاره می نماید و خاطرنشان می سازد که شکست از ناحیه خود شما شد زیرا حدود تعیین شده را ندیده گرفتید و عده از شما تجاوز کرد با اینهمه خداوند بخشید چه اوست بخشنده و مهربان و بردبار.
وَلَقَد صَدَقَکُمُ اللهُ وَعدَهُ اِذتَحُسّونَهُم بِاذنِه حَتّی اِذا فَشِلِتُم وَتشنازَعتُم فِی الاَمرِ وَ عَصَیتُم مِن بَعدٍ ما اَریکُم ما تُحِبُّونَ، مِنکُم مَن یُریدُ الدّنیا وَ مِنکُم مَن یُریدُ الاخِرَهِ، ثُمَّ صَرَفَکُم عَنهُم لِیَبتلِیکُم وَلَقَد عفا عَنکُم وَاللهُ ذُو فَصل عَلی الموءمنینَ(152) .
بحق وفا نمود خداوند وعده خویش را بشما آنهنگام که دشمنان را بقتل می رسانیدند بفرمان او، تا اینکه چون سست شدید و در کار خود به نزاع پرداختید و نافرمانی کردید از پس آنکه آنچه دوست می داشتید بشما نشان داد از شما کسانی هستند که دنیا را می خواهند و بعضی از شما آخرت را می خواهند سپس شما را از آنها منصرف ساخت تا آزمایشتان کند و حقا که از شما عفو کرد که خداوند منان دارای فضل و بخشش است(152).
اِذ تُصعِدُونَ وَ لا تَلوونَ عَلی اَحَدٍ والَّرسُولُ یَدعُوکُم فی اُخریکُم فَاثابَکُم عَماًّ بِغَمّ لِکَی لا تَحزَنُوا عَلی مافاتَکُم وَ لا ما اَصابَکُم واللهُ خَبیرٌ بِما تَعمَلُونَ(153).
هنگامیکه سربالا می رفتید و به عقب ماندگان توجه نداشتید و پیامبر ازآن آخر شما را صدا می زد سپس رسانید بشما اندوهی براندوه تا دیگر برای از دست رفتن چیزی اندوهگین نشوید و نه بخاطر مصیبتی که بر شما وارد می گردد و خداوند به آنچه انجام می دهند آگاهی دارد(153).
ثُمَّ اَنزَل عَلَیکُم مِن بَعدِ الغَمّ امَنَهً نُعاساً یَغشی طائِفَهً مِنکُم وَ طائِفهٌ قَد اَهَمَّتهُم اَنفُسُهُم یَظُنُّونَ بِاللهِ غَیرَ الحقِ ظَنَّ الجاهِلِیّهِ یَقُولونَ هَل لَنا مِن الاَمرِ مِن شَی ءٍ قُل اِنَّ الامرَ کُلَّهُ لِلهِ یُخفُونَ فی اَنفُسِهِم مالا یُبدونَ لَکَ یَقُولونَ لَوکانَ لنامِنَ الاَمر شَی ءٌ ما قُتِلنا هیهسنا قسل لَوکُنتُم فی بَیُوتِکُم لَبَرَزالّذینَ کُتِبَ عَلَیهِم القَتلُ مَضاجَعِهِم وَ لِیَبتَلی الله ما فی صُدُورِکُم وَلِیُمَحِص ما فی قُلُوبِکُم وَاللهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (154).
سپس بدنبال این غم و اندوه آرامشی بر شما فرستاد که بصورت خواب سبکی بود که جمعی از شما را فرو گرفت، و جمع دیگری در فکر جان خویش بودند آنها گمانهائی نادرست درباره خدا همچون گمانهای دوران جاهلیت داشتند، می گفتند آیا چیزی از حقیقت امر ما را هست؟ بگو همه امور بدست خدا است، آنها دردل خود چیزی را پنهان می دارند که برای تو آشکار نمی سازند، می گویند اگر سهمی از حقیقت امر و پیروزی داشتیم در اینجا کشته نمی شدیم بگو ...
اگر هم در خانه هایتان بودید آنهائی که قتل در سرنوشت آنها بود بسوی بسترشان بیرون می آمدند و برای اینست که خداوند آنچه در سینه شما پنهان است بیازماید و آنچه در دلهای شما می باشد خالص گرداند و خدا از آنچه درون سینه هاست آگاه می باشد(154).
اِنَّ الّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التقی الجَمعانی اِنَّما استَزَلهُمُ الشیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا وَ لَقَد عَفا اللهُ عنهم وَ اللهُ غَفُورٌ حَلیمٌ (155).
آن عده از شما که در روز روبرو شدن دو جمعیت فرار کردند جز این نبود که شیطان آنها را بر اثر پاره ای از گناهان که قبلا مرتکب شده بودند به لغزش انداخت و هر چه بود خداوند آنها را بخشید حقا که خداوند آمرزنده و حلیم است(155).
- پس از بیان علت شکستی که در جنگ احد بر مومنان رسید و اینکه آن بر اثر وسوسه شیطان بود که آنان را لغزاند، در آیات ذیل مومنان را از نوع دیگر از وسوسه که شیطان دل کافران را تباه کرده بر حذر می دارد، و اشاره ای به پاداش شهید در راه خدا.
یا اَیّهَا الّذینَ آمَنوا لاتَکُونُوا کَالّذینَ کَفَروا وَ قالُوا لِاِخوانِهِم اِذا ضَرَبُوا فِی الاَرضِ اَو کانوا غزّیً لَوکانُوا عِندنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِیَجعَلَ اللهُ ذلِکَ حَسرَهً فی قُلُوبِهِم وَ اللهُ یُحیی وَ یُمیتُ وَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ (156).
ای کسانی که ایمان آورده اید مباشید همانند کسانی که کافر شدند و گفتند درباره برادرانشان هنگامی که بمسافرتی میرفتند یا در جنگی شرکت می کردند اگر آنها نزد ما بودند نمی مردند و کشته نمی شدند. تا خداوند این را حسرتی در دل آنان قرار دهد، و خدا است که زنده می کند و می میراند و خدا به آنچه انجام می دهد بینا می باشد(156).
وَ لَئن قُتِلتُم فی سَبیلِ اللهِ اَومُتُّم لَمَغفِرهٌ مِنَ اللهِ وَ رَحمَهٌ خَیرٌ مِمّا یَجمَعُونَ(157).
و اگر هرگاه مردید در راه خدا یا کشته شدید، بی شک بخشودگی از خدا و رحمت بهتر است از آنچه آنان جمع می نمایند(157).
وَ لَئِن مُتُّم اَو قُتِلتُم لَالِیَ اللهِ تُحشَرُونَ (158).
و اگر چنانچه مردید یا کشته شدید در هر حال بسوی خدا محشور می شوید(158) .
وَلَئِن مُتُّم اَو قُتِلتُم لَالِی اللهِ تُحشَرونَ (158) .
و اگر چنانچه مردید یا کشته شدید در هر حال بسوی خدا محشور می شوید(158).
یاران پیغمبر جدیدالاسلامند هنوز در بعضیها حالات دوران شرک و بت پرستی از بین نرفته، از جمله تاثیر عمیق درباره کشته شدگان خود می باشد تا جائیکه امکان دارد لب به اعتراض گشوده و بگویند اگر ما را بدامنه احد نمی آوردی اینها کشته نمی شدند، بهمین جهت موضع پیغمبر(ص) را تلویحاً در مقابل این قبیل اعتراضهای احتمالی تعیین نموده و حضرتش را به نرمش بیشتر دعوت می نماید، و نیز به روشهای دیگری که لازمه مدیریت صحیح است.
فَهِما رَحمَهٍ مِنَ اللهِ لنتَ لَهُم وَ لَو کُنتَ فَظّاً غَلیظَ القَلبِ لَانفَضُّوا مِن حَولِکَ فَاعفُ عَنهُم وَ استَغفِرلَهُم وَ شاوِرهُم فی الاَمرِ فَاذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلیَ اللهِ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُتَوکِلینَ (159).
از پرتو رحمت الهی بود که به آنان نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی،
بی تردید از اطراف تو پراکنده می شدند، بنابراین از آنها عفو کن و برای آنها طلب مغفرت نما و در کارها با آنها مشورت کن و پس از شور تصمیم که گرفتی توکل برالله نما که الله متوکلان را دوست دارد(159) .
اِن یَنصُرکُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَهُم وَ اِن یَخذُلکُم فَمَن ذَالّذی ینصُرکُم مِن بَعدِه وَ عَلی اللهِ فَلیَتَوَکَّل المُوءمِنونَ (160) .
اگر یاری کند شما را خدا، هیچکس بر شما پیروز نخواهد شد و اگر شما را بگذارد و خوارتان کند کیست که بعد از او شما را یاری نماید، بنابراین مومنان تنها باید بخدا توکل کنند(160) .
جمعی از مفسران صدر اول نقل کرده اند: هنگامی که عده ای از تیراندازان احد می خواسند سنگر خود را برای جمع آوری غنیمت تخلیه کنند، امیر آنان دستور داد از جای خود حرکت نکنید رسول خدا شما را از غنیمت محروم نخواهد کرد ولی آن دنیاپرستان برای پنهان ساختن چهرۀ واقعی خود، گفتند ما می ترسیم پیغمبر در تقسیم غنائم ما را از نظر دور دارد و لذا باید برای خود دست و پا کنیم، این را گفتند و سنگرها را تخلیه کرده و به جمع آوری غنائم پرداختند، و آن حوادث دردناک پیش آمد، آیه ذیل به آنان پاسخ می دهد:
وَ ما کانَ لِنَبِیّ اَن یَغُلَّ وَ مَن یَغلُل یَاتِ بِماغَلَّ یَومَ القِیمهِ ثُمَّ تُوَفیّ کُلُّ نفسٍ ما کَسَبَت وَ هُم لایظلمُونَ (161).
و ممکن نیست هیچ پیغمبری خیانت کند و هر کس خیانت کند، روز قیامت خیانتکاری خود را می آورد، سپس هر کسی داده می شود آنچه تحصیل کرده و به آنان سمتی نخواهد شد(161) .
اَفَمَن اتَّبعَ رِضوانَ اللهِ کَمَن باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللهِ وَ مَاواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئس المصیرُ(162).
آیا کسی که رضای خدا را پیروی کرده همانند کسی است که به خشم و غضب خدا بازگشته و جایگاه او جهنم است و چه بد مصیر و پایانست(162).
هُمُ دَرَجاتٌ عِندَاللهِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما یَعملُونَ (163) .
آنان نزد خدا درجه ها و طبقه هائی هستند و خداوند به بندگان خود بینا
می باشد(163).
لَقَد مَنَّ اللهُ عَلیَ المُومِنینَ اِبَعَثَ فیهِم رَسُولاً مِن اَنفُسِهِم یَتلوُعَلَیِهم ایاِتِه وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِمّهُم اللهُ الکتابَ وَ الحِکمَه وَ اِن کانُوا مِن قَبلُ لَفی ضلالٍ مُبینٌ (164).
حقا که خداوند بر مومنان منت گذارد، هنگامیکه در میان آنها پیغمبری از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را برایشان می خواند و کتاب و حکمت به آنها می اموزد گو اینکه در پیش گرفتار گمراهی آشکار بودند(164).
پس از تبرئه ساحت مقدس پیغمبر(ص) از غلول و خیانت و بیان آنچه پیغمبر برای آن مبعوث شده است، در آیات ذیل شهادت دیگری را که به بعضی از ضعفای مومنان و منافقان در خصوص جنگ عارض شده بود بیان داشته و خطای آنان را گوشزد می فرماید:
اَوَلَمّا اَصابَتکُم مُصیبَهٌ قَد اَصَبتُم مِثلَیها قُلتُم اَنّی هذا قُل هُوَ مِن عِندِ اَنفُسِکُم اِنَّ اللهَ عَلی کُلّشیی ءٍ قَدیرٌ (165).
آیا هنگامی که مصیبتی به شما رسید در حالیکه دو برابر آن را وارد ساخت بودید گفتید این از کجا شد بگو ازناحیۀ خود شما است که البته خداوند بر هر چیزی قادر است(165) .
وَ ما اصابَکُم یَومَ التَقَی الجَمعانِ فَباذنِ اللهِ وَ لَیَعلَمَ المُومِنینَ (166).
و آنچه بشما رسید روزی که دو دسته بهم در آویختند آن هم بفرمان خدا بود و نیز برای اینکه مومنان را بداند و متمایز شود(166).
و آنچه بشما رسید روزی که دو دسته بهم درآویختند آن هم بفرمان خدا بود و نیز برای اینکه مومنان را بداند و متمایز شود(166) .
وَلِیَعلَمَ الذینَ نافَقُوا وَ قیلَ لَهُم تَعالَوا قاتِلوا فی سَبیلِ اللهِ او اِدفَعوا قالُوا لَونَعلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعناکُم هُم للکُفرِ یَومِئذٍ اَقرَبُ مِنهُم لِلایمانِ یَقُولونَ بِافواهِهِم ما لَیسَ فی قُلوبِهِم وَاللهُ اَعلَمُ بِما یَکتُمونَ (167).
و نیز بداند کسانی را که راه نفاق پیش گرفتند و بآنها گفته شد بیائید و در راه خدا نبرد کنید یا دفاع نمائید، گفتند اگر ما می دانستیم که جنگ واقع خواهد شد از شما پیروی می کردیم، ایشان آن روز بکفر نزدیکتر بودند تا ایمان، می گویند با افواه خود چیزی را که در دلهاشان نیست و خدا داناتر است به آنچه پنهان می دارند(167).
الّذینَ قالوا لِاِخوانِهِم وَ قَعَدوا لَو اَطاعُونا ما قُتِلوا قُل فادروا عَن اَنفُسِکُمُ المَوتَ اِن کُنتُم صادِقینَ (168).
سخن مشرکان و منافقان را که مومنان را از جهاد باز می داشتند و آنان را از قتل که چیز ناگواریست می ترسانیدند نقل و سپس بیان داشت که قتل هم مثل مرگ باخواست خدا انجام می شود تقدیر الهی اگر قتل کسی را رقم زده ترس و فرار بیهوده است والا قتلی رخ نخواهد، این بیت از حضرت امیرالمومنین در صفین نقل شده :
ای یومین من الموت افر        یوم ما قدر ام یوم قدر
در آیات ذیل چیزی را گوشزد می کند که جهاد را دوست داشتنی می نماید و آن کلمه اَحیاءٌ عِندَرَبِهِم یُرزقُونَ است توام با فرح و شادی زاید الوصفی می باشد.
در تفسیر المراغی چنین گوید : این زندگی که قرآن برای شهید و شهادت ثابت می کند زندگی غیبی است که حقیقتش را نمی توانیم درک کنیم(وَلکن لا تَشعَرونَ) و ما بر آنچه وحی می گوید اضافه نمی کنیم، و یکی از شادیهای آنان الحاق خلف و ذریه آنها است و این معنی به سایر اهل جنت از اهل ایمان شمول دارد بنابر آیه 20 در سوره مبارکه طور :
وَالّذینَ امَنُوا وَاتّبَعتهَم ذُرِیتُهُم بِایمانٍ اَلحقنابِهِم ذُرّیَّتَهُم وَ ما اَلتناهُم مِن عَمَلِهِم مِن شَیی ءٍ
در این باره بشرح آیه 154 سوره بقره نیز مراجعه شود.
وَلاتَحسَبَنِّ الذینَ فی سَبیلِ اللهِ اَمواتاً بَل اَحیاءٌ عِندَرَبّهِم یُرزقُون(169) .
هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده اند مردگانند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان مرزوقند(169) .
فَرِحینَ بِما آتیهُمُ ساللهُ مِن فَضلِه وَ یَستَبشِرونَ بِالّذینَ لَم یَلحقُوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلاّ خَوفٌ عَلَیهِم وَلاهُم یَحزَنُونَ(170) .
خوشحالند بخاطر آنچه خداونداز فضل خود به آنان بخشید و نیز شادند در انتظار ملاقات کسان خود که هنوز به آنان ملحق نشده اند از اینکه بر آنان خوفی نیست و نه محزون خواهند بود(170) .
یَستَبشِروُنَ بنِعمَهٍ منَ اللهِ وَ فَضلٍ وَ اِنَّ اللهَ لا یُضیعُ اَجرَ المومِنینَ(171).
و خوشحالند بنعمتی از خداوند وزیاده و فضلی و از اینکه خداوند پاداش مومنان را ضایع نمی کند(171).
الّذینَ استَجابُواللهِ وَالرَّسولِ مِن بَعدِ ما اَصابَهُمُ القَرحُ، لِلّذینَ اَحسَنوا مِنهُم وَاتَّقَوا اَجرٌ عَظیمٌ(172).
آنها که بگرمی اجابت کردند خدا و پیغمبرش را پس از آنچه رسید به آنان جراحت به آن عده از آنان که نیکی کردند و تقوی نمودند پاداش عظیمی است(172) .
الّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ. اِنَّ النّاسَ قَدجَمَعُوا لشکُ فَاخشَوهَم فزادَهُم ایماناً وَ قالُوا حَسبُنا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ (173) .
آنان که مردم به آنان گفتند : بپائید که مردم برایتان جمع شده اند از آنان بترسید اما ایمانشان را زیاد کرد و گفتند خدا برای ما کافی است و بهترین حامی و وکیل است(173) .
فَانقلَبُوا بِنِعمهٍ مِنَ اللهِ وَ فضلٍ لَم یَمسَهُم سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضوانَ اللهِ وَاللهُ ذوفضلٍ
عَظیمٍ (174) .
بهمین جهت بازگشت نمودند با نعمتی و فضلی از پروردگار در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسیده و از آنچه رضای خدا بود پیروی کردند و خداوند دارای فضل عظیم است(174) .
اِنّما ذلِکُمُ الشیطانُ یُخَوِفُ اَولیاءُ فَلا تَخافُوهُم وَ خافُونِ اِن کُنتُم مُومنینَ(175).
جز این نیست همواره این شیطانست که دوستانش رامی ترساند اما شما از آنان نترسیدو از من بترسید اگر ایمان دارید(175) .
ابتلاء و امتحان از سنتهای الهیه است چه در میدان جنگ و چه غیر جنگ از صحنه های زندگی تا انسانها آنچه در اندرون دارند ظاهر سازند، کافر خالص برای آتش، و مومن پاک از ناپاک ممتاز گردد آیات ذیل دراین زمینه است:
وَلا یَحزُنک الّذینَ یُسارِعُونَ فیِ الکفرِ اِنَّهُم لَن یَضُرَّاللهَ شیئاً یُریدُ اللهُ اَن لا یَجعَلَ لَهُم حظاً فی الاخِرَهِ وَ لَهُم عذابٌ عظیمٌ (176) .
تراغمگین نسازد کسانی که در کفر سرعت نشان می دهند زیرا آنها هرگز زیانی بخدا نمی رسانند، خدا می خواهد بهره ای برای آنها در آخرت قرار ندهد و برای آنان عذاب عظیم است(176).
اِنَّ الّذینَ اشتَرَواالکفُرَ بِالایمانِ لَن یَضُرَّاللهَ شَیئاً وَ لشهُم عَذابٌ الیمٌ(177).
کسانیکه کفر را در برابر ایمان خریداری کردند هرگز بخدا زیانی نمی رسانند و برای آنها عذاب دردناکی است(177).
وَ لا یَحّسَبَنَّ الّذینَ کَفَرُوا اَنَّ مانُملی لَهُم خَیرٌ لِاَنفسِهِم، اِنَّما نُملی لَهُم لِیَزدادوا اٍثماً وَ لَهُم عذابٌ مُهینٌ (178).
و تصور نکنند کسانیکه کافر شده اند مهلتی که به آنها می دهیم خیر آنها است، جز این نیست که به آنان مهلت می دهیم تا گناه بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده ای است(178).
ما کانَ اللهُ لِیَذَرَالمُومنینَ عَلی ما اَنتُم عَلَیهِ حَتّی یَمیزَالخَبیثَ مِنَ الطَّیّبَ وَمنا کانَ اللهُ لِیُطِلعَکُم عَلیَ الغَیبِ وَلکِنَّ اللهَ یَجتَبی مِن رُسُلِه مَن یَشاءُ فامِنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِه وَ اِن تُومِنُوا وَ تتَّقوا فَلشکُم اَجرٌ عظیمٌ (179) .
امکان نداشت که خداوند مومنان را بهمان صورت که شما بودید واگذارد مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد و ممکن نبود که خداوند شما را از اسرار نهان آگاه سازد(تا شما بدو خوب را از طریق علم غیب بشناسید زیرا این برخلاف سنت الهیه است) ولکن خداوند از میان رسولان خود هر که را بخواهد برمی گزیند، بنابراین بخدا و پیغمبرانش ایمان بیاورید و اگر ایمان آرید و تقوی پیشه کنید برای شما است پاداش بزرگی(179) .
سخن در بذل نفس و مال در راه خدا بود با ذکر آنچه مجاهدان از کرامت و باغستانهای نعمت پروردگارشان دریافت می دارند، در آیات ذیل به بذل مال که شق روح است سوق می دهد و اشد نوع تهدید را برای کسی که بخل می ورزد گوشزد می نماید، سپس مقاله یهود را که برای اغوای موءمنان گفتند نقل کرده و آنان را تهدید می نماید.
وَلا یَحسَبَنَّ الّذینَ یَبخَلوَنَ بِما اتیهُمُ اللهُ مِن فَضلِه هُوَ خیراً لَهُم بَل هُوَ شَرّ لَهُم سَیطَوقون ما بَخِلوُا بِه یوم القِیمه ِ وَ لِلهِ میراثُ السّمواتِ وَ الارضِ واللهُ بِما تَعمَلونَ خَبیرٌ (180) .
وهرگز تصور نکنند آنانکه بخل می ورزند از آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده است خیر آنها است بلکه آن شریست برایشان بزودی آنچه بخل می ورزند طوق وار بر آنان افکنده می شود روز قیامت و از آن خدا است میراث آسمانها و زمین وخداوند به آنچه انجام می دهید آگاه می باشد(180)
لَقَد سَمعَ اللهُ قَولَ الّذینَ قالُوا اِنَّ اللهَ فَقیرٌ وَ نَحنُ اَغنیاءٌ سَنکتُبُ ما قالوا وَ قَتلَهُمُ الاَنبیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ ونَقُولُ ذوقُوا عَذابَ الحَریق(181).
بی تردید خداوند شنید قول آنها را که گفتند خدا فقیر است و ما بی نیازانیم، آنچه را گفتند خواهیم نوشت و همچنین به قتل رساندنشان پیغمبران را بناحق و می گوئیم بچشید عذاب سوزان را (181).
ذلِکَ بما قَدّمَت اَیدیکُم وَ اَنَّ اللهَ لَیسَ بِظَلاّمٍ لِلعبیدِ (182).
این بخاطر چیزیست که دستهای شما از پیش فرستاده و خداوند هیچگاه به بندگان ستم نمی کند(182)
انسانهای تودار از مرد و زن که دارای مغز و لباب هستند(اولوالالباب) ابدیت رادرک می کنند و در خور آن و در نهایت جهت نیل به لقاء الله جل و علا با مال و جان در راه خدا جهاد کرده و فداکاری می نمایند. آنها هستند که همواره بیاد پروردگار بسیار بزرگ قادر توانا رحیم ... حکیم بوده و با تفکر در آفرینش آسمانها و زمین به این نتیجه می رسند که اگر معاد و ابدیت درکار نباشد زندگی با همۀ طمطراقش باطل و بیهوده و بی نتیجه خواهد بود، و خداوند حکیم کار عبث و باطل انجام نمی دهد.
در سوره مبارکه مومنون(23) چنین فرماید : اَفَحَسِبتُم اَنَّما خَلَقناکُم عَبَثاً وَ اَنکُم اِلینا لاتُرجَعُونَ (115). فَتَعالی اللهُ المِلکَ الحَقّ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ رَبّ العَرشِ الکریم(116).
وَ لِلهِ مُلکُ السّمواتِ وَالاَرضِ وَ اللهُ عَلی کُلِشیئ ءٍ قَدیرُ (189).
مر خداوند راست ملک آسمانها و زمین و خداوند بر همه چیز تسلط دارد و قدیر است(189).
اِنَّ فی خَلقِ السَّمواتِ وَالاَرضٍ وَ اختِلافِ الّلیلِ وَالنّهارِ لَایاتٌ لِاُولِی الاَلبابِ(190).
بی تردید در آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز نشانه های روشنی است برای صاحبان مغزها(190).
الّذینَ یَذکُرُون اللهَ قِیاماً وَ قعُودا وَ عَلی جُنُوبِهِم وَ یَتَفَکِّروُنَ فی خَلقِ السّمواتِ وَالارضِ رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطلاً سُبحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ(191).
همانها که خدا را یاد می کنند در همه احوال، ایستادن و نشستن و در حال پهلو خوابیدن و می اندیشند در آفرینش آسمانها و زمین، بارالها نیافریده ای اینها را بیهوده منزهی تو ما را توفیق اعتقاد حق داده و از عذاب آتش نگهدار(191).
رَبَّنا اِنَّکَ مَن تُدخِلِ النّارَ فَقَد آخَزَیتَهُ وَ مالِلظالمینَ مِن انصارٍ (192) .
پروردگارا هر که را که تو در آتش افکنی خوارش کرده ای و برای ستمکاران یار و یاوری نخواهد بود(192).
رَبّنا اِنَّنا سَمِعنا مُنادِیاً یُنادی لِلایمانِ اَن امِنٌوا بِرَبّکُم فَامَنّا رَبَّنا فاغفِرلَنا ذُنُوبنا وَ کفّرعنا ُسیئاتِنا وَ تَوَفّنا مَعَ الابرارِ (193) .
پروردگارا ما شنیدیم منادی را که دعوت به ایمان می کرد اینکه به پروردگار خود ایمان بیاوریداینک ما ایمان آوردیم، پروردگارا ببخش برای ما گناهانمان را و بپوشان از سیئاتمان را و ما را با نیکوکاران بمیران(193).
رَبّنا وَ اتِنا ما وَعَدتنا عَلی رُسُلِکَ وش لا تُخزِنا یَومَ القِیمهِ اِنَّکَ لا تُخلِفُ المیعادَ(194).
پروردگارا و بما عطا کن آنچه را که به وسیلۀ پیغمبران وعده فرموده ای و رسوا مگردان ما را بروز رستاخیز که تو خلف وعده نمی کنی(194) .
فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهُم اَنّی لا اُضیعُ عَمَلَ عاملٍ مِنکُم مِن ذکراً و اُنثی بَعضکُم مِن بَعضٍ فَالَّذین هاجَروا وَ اُخرِجوا مِن دیارهم وَ اوُ ذُوافی سَبیلی وَ قاتلُوا وَ قُتِلُوا لَاکفِرنَّ عنهُم سَیِئاتِهِم وَ لَاُدخلَنَّهُم جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِها الاَنهارُ ثواباً مِن عِندِاللهِ وَاللهُ عِندَهُ حُسنُ الثَّوابِ (195).
پروردگارشان لبیک گفته و پذیرفت از آنان که من ضایع نمی گردانم کار هیچ کارگری از شما را خواه زن و خواه مرد همگی همنوعید و از جنس یکدیگر بنابراین آنانکه هجرت کردند و از شهرهاشان اخراج شده اند و آزار دیدند در راه من و جنگیدند و کشته شدند، سوگند که می بخشم از آنها بدیهاشانرا و سوگند که داخل می کنم آنان را باغستانهائی که از زیر آنها نهرها جاریست که پاداش شود از طرف خداوند و خدا است که نزد او بهترین پاداش است(195). 

مطالب مرتبط

    [تعداد رای های دریافتی :1
    [امتیاز مطلب :9 از 10]
    شما نیز به این مطلب امتیاز دهید :
    تنظیمات
    این پرونده را به اشتراک بگذارید :
    Facebook Twitter Google LinkedIn

    یادداشت کاربران
    درج یک یادداشت :
    نام کاربری :
    پست الکترونیکی :
    وب :
    یادداشت :
    کد امنیتی :
    6 + 3 = ?

    عناوین اصلی سایت

    حدیث روز

  1. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله): : حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):
    الصَّلاة نُورُ المُؤمِن
    نماز نور مؤمن است.
  2. تمامی حقوق این سایت متعلق به وب سایت اطلاع رسانی آیت الله سید جواد فاطمی تبریزی می باشد .
    طراحی سایت در : هونیاک